در جریان معمول زندگی، در کنار اغلب قسمتهای بدن که کمتر آنها را می‌بینیم، شاید دستهایمان بیش از سایر بخش‌ها به چشم می‌آیند، اما لزوما بهتر دیده نمی‌شوند.

زندگی عادی، وجود و حضور دستها را نادیده می‌انگارد و ما را از توجه به نقش زحمتکش آنها در انجام وظایف محوله و نقش احساسی آنها در انتقال عواطف و عشق و نفرت، بازمی‌دارد.

«جن مازا» (متولد ۱۹۷۲) هنرمند زن آمریکایی با نقاشی‌هایش این نقش را گوشزد می‌کند و با تلنگر رنگ و حجم و تنش‌، آشنایی‌زدایی کرده و توجه‌مان را بر قدرت و توان بالقوه دستها جلب می‌نماید.

 

وقتی دستی در قاب اثر تنهاست، به خوبی بیانگر است و ساختارشکن. گویی کودک و یا جانورd برای جلب توجه سایرین و یا مالکش هر ادایی از خود درمی‌آورد. اما نقاش با استفاده از رنگ و بزرگنمایی، تاثیرات حسی قوی‌تری را دنبال می‌کند. گاهی دستی ماهرانه خود را به شکل موجودی علیل به نمایش می‌گذارد و گاهی همانند رقاص باله‌ای که هنرمندانه به تن خویش پیچ و تاب می‌دهد، ما را به تحسین وامی‌دارد.

و زمانی که این دست با سوژه و یا عنصر دیگری در تابلو حاضر است، فعالانه دست به تغییر و تاثیر می‌زند و جهان دیگری می‌آفریند که ورای جو بی‌تفاوتی و سستی و بی‌انگیزگی است. کنش‌مندی دست، با گزینش وجه سلطه‌گرانه و گاهی دلسوزانه، موجودی تحول‌گرا عرضه می‌دارد. در آثار مازا، موجودی که بیشترین همراهی را با دست دارد، دهان است، شامل لب و دندان. لب‌، مظهر و نماد فعالی است از بوسه، سخن، صوت، لبخند و غم. اما دست کاری می‌کند که لبها غیرمتعارف باز شوند و یا شکل و شمایلی دیگرگونه به خود گیرند. گاهی در دهان فرو می‌روند و توان هرگونه حرکتی را از دهان می‌زدایند و چه مظلومانه تحت فشار و زور دفرمه شده و مثل انسان کتک خورده و له شده‌ای به بیننده می‌نگرند.

مازا در همه این نقاشی‌ها به دست به بسان موجودی زنده و مستقل، تشخص و توانمندی مبتنی بر کنش‌محوری اعطا می‌کند. شخصیت‌پردازی او از دست، گاهی شخصیتی انتخاب‌گر است، همانند دستهایی که با ورق‌های کتاب مانوسند. و گاهی شخصیتی رازگشاست که به تعدی دهان می‌گشاید و دندان‌های پنهان شده را افشا می‌نماید.

صورتها، همگی چهره‌هایی زنانه هستند و این کنجکاوی را در مخاطب ایجاد می‌کند که مازا به عنوان هنرمند زن چگونه توانسته تضادهای درونی و روحی زنانه را با حرکات فعالانه دست‌ها، و نسبت آن با صورت‌ها را در نقاشی متجلی سازد. دستهایی که در منش اجتماعی به عنوان عنصر جلوه‌گری و زیبایی یک زن سابقه دار است!

کشمکش میان طیف‌های رنگی صورتی، کرم، زرد، قرمز و قهوه‌ای، به زیبایی، تعامل و حتی تقابل میان رنگ‌ها را مصور کرده و از برخورد و همجواری‌شان پدیده و سنتز جدیدی را موجب شده که اشکال، کمتر قادر به بیانگری اینگونه هستند.

دقت در خلق سایه‌روشن‌ها، برجستگی‌ها و فرورفتگی‌ها را چشمگیر کرده و افتادن نگاه‌ها در چاله‌ها و برخورد با فراز و فرودهای تن را امکان‌پدیر ساخته است.

 

جنیفر مازا دست را بهانه می‌کند تا از بازنمایی آدم‌ها در قالبی کلیشه‌ای پرهیز شود و احساس و ذهن مخاطب را به علت اصلی و ناپیدای در تابلوها، یعنی همان انسان مختار و معطوف به قدرت، رهنمون سازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *